دیروز مراقبت داشتم .از کلاس که اومدم پایین دیدم تو دفتر معاون پرورشی چند تا کیسه نون لواشه .با خنده بهش گفتم فلانی مامانت گفته نون بخری برا افطار ؟ گفت نه ! یه خیری نون فرستاده برای بچه های بی بضاعت .هر خانواده ۵۰ تا .
اومدم تو راهرو یکی از شاگردام رو دیدم ،گفتم چی شده اینجایی ؟ گفت پیجم کردن برم اتاق پرورشی ...
هی فکر کردم چی بگم که مطمئن بشه من نمیدونم چی کارش دارن هیچی به ذهنم نرسید .
سلام
شما همون "فر..." که دوتا جوجه داره و یکیشون کلاس دوم ایناس؟
سلام
همونم.الان دوست وبلاگی شدیم ؟