انار خانم

دل آدمی زاد مثل انار است ،باید خوب چلانده شود ،حکما شیره اش هم مطبوع است .

انار خانم

دل آدمی زاد مثل انار است ،باید خوب چلانده شود ،حکما شیره اش هم مطبوع است .

خیلی هم رنگ موشون بهشون میومد

خانم الف همکار من بود در اداره سابق ، هم سن مامانم تقریبا و با سابقه کار زیاد ...

یک بار که رفته بودم گزینش بهم گفتن ظاهرا شما مانتو و آستین و مقنعه تون رو باهم سِت میکنید ! گفتم خوب طبیعتا وقتی مانتوم سورمه ایه مقنعه ام قهوه ای نیست ! گفتند نه ! یکی از همکاراتون گفتن این کار به صورتیه که باعث جذابیت و جلب توجه دیگران و نقض هویت حجاب میشه ...

خوب ، اگر شما من رو دیده بودید میتونستید این رو به عنوان جک این ور اون ور تعریف کنید که گزینش به حجاب انار گیر داده ! من هم بعد از این که حسابی به این جک خندیدم یه سخنرانی غرا در باره نگاهم به حجاب به همراه یک سری راهکار در حد ملی ، استانی ، منطقه ای و اداره ای ارائه دادم .البته ته همه اینا هم به خانم گزینش یادآوری کردم چند ماه قبل ما همدیگه رو تصادفی تو یه پاساژ تو صادقیه دیدیم و شما که خودتون از پوشش من خارج از اداره شناخت دارید واقعا چرا ؟ هان ؟ چرا ؟ 

القصه ! نتیجه گزینش من که مثبت شد و تمام ...چند ماه بعد تو جمع همکارا خانم الف یه سوتی داد و من فهمیدم که اونی که اون گزارش رو برای من داده بود ایشون بوده . البته نه اون موقع نه بعدش چیزی نگفتم ، نه به خودش نه به بقیه همکارا .

امشب داشتم تو کانتکت های تلگرام تند تند دنبال یکی میگشتم یهو یه چهره آشنا  دیدم برگشتم بالا ، پروفایلش رو باز کردم و چشمم  به جمال خانم الف بدون حجاب روشن شد و متوجه شدم که به سلامتی بازنشسته شدند و دیگه نبازی به ماسک ندارن !



پ.ن. طرح توانمند. سازی. زنان. روستایی* خریداریم !

بعدا نگی من دیدم بی خوابی داری چرند میگی ...

خدایا لطفا برای ما یک برنامه اردوی جهادی برای  روزهای عید هماهنگ بفرما که 

-همه مون با هم بتونیم بریم. 

-بچه هام مریض نشن اونجا .

-من احساس بیهودگی نکنم و هی نگم کاش فلان کار رو بلد بودی .

-لهجه شون طوری باشه که راحت با هم ارتباط برقرار کنیم .

-من خودم سمت بلوچستان رو ترجیح میدم  ولی بازم انتخاب با شماست . 

-امید دنبال فلسفه بافی نره و درست کار کنه مخصوصا کار فیزیکی .

-آهان ، سنی هم باشن بهتره ، میدونی که من رشد امید برام مهمه ! تو سرپل ذهاب زیاد سر شیعه و سنی  ان قلت می آورد . دیدی دیگه ؟!

-تیم خوبی باشن و تهش از این فرقه ها ی من درآوردی از آب در نیان .وایسن کار کنن .مدل اکیپ داداش ز.ب . خوبه .

-جایی که میریم رو بپذیرم و بعدا هی غصه نخورم براشون. 

-درگیر بیماری نباشند و کار آموزشی لازم داشته باشن .

-این مهم بودا ،مخصوصا بچه معلول نداشته باشن .

-اگر هم درگیر بیماری بودن با تامین هزینه شون زود خوب بشن .

-تو مدتی که میرم و میام حال مامان و بابام خوب باشه و من اونجا استرس نگیرم .

-همینطور حال برادر و میم جون 

-قبلش هم یه عالمه پول بهم بده که دست خالی نرم . 

-اگه چیز دیگه ای هم خوبه که به عقل من نرسیده لطفا خودت به فضل و کرمت برآورده بفرما 


اگر هیچ کدوم اینا هم نشد ، ما رو عید بفرست بشاگرد ، بریم به بچه های خودمون سر بزنیم . 


جدی گفتما ...خیلی دلم میشکنه  اگه نزاری من برم ده روزیه جا  کار کنم . 

میشه بهشون بگیم عمو مردک ؟!

چند وقت پیش عکس یه لباس دخترونه رو به میم جون  نشون دادم و گفتم تو که زیاد میری خرید اگه همچین چیزی دیدی بهم بگو ، گفت این لباس  سبک لباس های دختر کیت میدلتونه . خوب من نمیدونستم که دختردار شده ! امروز توی اینستگرام گشتم دنبال عکس هاش ، وای که چه اوضاعی تو کامنت ها بود ! باور نکردنی ! ملت طوری در باره اختلافات عروس های رویال فمیلی بحث میکردن که انگار بیست و چهار ساعته تو خونه اونا نشستن ...چه فحش هایی به هم داده بودن سر این که کدوم عروس محبوبه و کدوم مارموز !!! تازه زیر یه پست هایی هم هنوز داشتن چارلز رو نفرین میکردن که به دایانا خیانت کرده !

چیزی در وجود آدم ها هست که مجبورشون میکنه خاله زنک باشن (بعضی ها میگن این کلمه بار جنسیتی توهین آمیز داره ، من قبول ندارم البته !) و اگه سوژه گیرشون نیاد اون ها رو تا تو کاخ باکینگهام هم میکشه ! 

منتظر بمونم؟

خدابا میشه تو قیامت مزه داشتنش رو بهم بچشونی؟ خودت میدونی چی رو میگم ...روم نمیشه بهت بگم ...دوستت دارم زیاد !

امید و آقا شیره که رفتن ،فکر کردم بهتره یه کم بخوابم تا بدخوابی  دیشبم جبران بشه ،یک خواب مزخرف دیدم ،تو کم تر از یک ربع ساعت ! حس توامان لذت و عذاب ...تا به حال تجربه نکرده بودمش . از این که صبح با حال بد بیدار بشم متنفرم و امروز از اون روزهاست ‌.